يك بزرگتر كه كارگرداني بازي را برعهده دارد,چند بچه را دايره وار مينشاند و 


خودش هم در كنار انها مينشيند.بچه ها پاهاي خود را دراز ميكنند و انگاه


 سردسته بازي اينطور ميخواند:


اتل

طوطي متل

پنجه به شعبان شكر

احمده جان پدر

برو به حوض توتيا

غوطه بخور بيرون بيا

اسب سياه تو زين كن

پيش پيش خانمي كن

خانمي كجاس 

تو كوچه

چي چي ميخوره ؟ الوچه

الوچه هاي كوچه

كي بره

كي نره

غلام سياه پيش بره


اخرين كلمه به هركسي ختم شد بايد پاي خد را جمع كند.بازي 


به همين صورت ادامه مي يابد تا اينكه نفر اخر برنده اعلام شود.