عيد سعيد فطر

شب عيد فطر رئيس خانواده به قدر وسع خود به تعداد افراد 


خانواده پول معيني را دس گردان (( به دست يك يك افراد


خانواده ميدهد)) و روز بعد انرا به ملاي مسجد يا 


تهي دستان ميدهد.


فطريه به سيد حرام است ولي سادات ميتوانند فطريه 


خود را به سادات تهيدست بدهند.تا گشايشي در زندگي 


انان پيدا شود.


شب عيد فطر سحري نميخورند  و يا بخورند حتما سبك است.


روز عيد فطر از بالاي مناره مساجد فرياد ميزنند:


علي ما هدانا..... الله اكبر.....


روزه داران به مسجد ميروند , نماز ميخوانند و فطريه


را به پيش نماز ميدهند.


معمولا در هر مسجد كه سالانه نماز ميخوانند فطريه را


به پيشنماز همان مسجد ميدهند.


از اين ساعت به بعدنان و خرماي زيادي پخش ميكنند


و روزه خود را ميشكنند و در برخورد با يكديگر


ميگويند : شيمي عيد مبارك


يعني عيد شما مبارك.

روزه خردسالان

جوانان كم سن و سال سحر برميخيزند و با خانواده سحري ميخورند ((چون از صبحانه


در ماه رمضان خبري نيست)) و روزه ميگيرند و تا ظهر هيچ چيز نميخورند و در نيمروز 


ناهار ميخورند و تا افطار لب به اب و غذا نميزنند و به اصطلاح روزه خود را 


تشكه toshkeh  ميزنند.(( گره ميزنند)) 

مشروب و قمار در ماه مبارك رمضان

در اين ماه عرق خورهاي حرفه اي كمتر مشروب الكلي مينوشند و در شبهاي احيا مصرف


الكل تقريبا به صفر ميرسيد.


غير از شبهاي احيا در اماكن متعدد بساط قمار داير ميشد كه برد و باخت ان زياد بود 


وبساكه بعضي كسبه حاصل چندين سال زحمت خود را در يك شب ماه رمضان ميباختند و 


اواره وطن ميشدند.البته پس از پيروزي انقلاب ديگر كمتر شاهد چنين مجالسي هستيم.

فروش زولبيا و باميا

نيمساعت بعد از افطار ,بچه هاي ميانسال زولبيا


باميا ,رشته خشكار و رشته ختايي رادر سيني


ميچينند و براي فروش در كوچه ها به راه مي افتند


و براي عرضه انها شعر ميخواندند.


گرمه زولبيا , بارك الله زولبيا


كتله دكون , دره سر بيا


با پول سيا -زوتر بيا


اق جان جي , پول هگير بيا


بارك الله زولبيا


****


رشته خشكاره


خيلي پرباره


****** 


در مورد رشته ديگر اگر بچه اي داد ميزد رشته ختايي


ساير بچه ها با هم به شادي و شوخ طبعي دم ميگرفتند:


تي ننه (مادربزرگ) مرد بدائي

امره شيريني ندائي


شبهاي قدر

شبهاي 19 و 21 ماه رمضان ,شبهاي احيا ميباشد.


از شب ضربت اميرالمونين تا شب شهادت ان حضرت


در اين شبها اغلب مومنين و مومنات اين جملات


را به زبان مي اورند: ( صدلعن حق دمادم 


لعنت بر ابن ملجم) 


اغلب مردم در اين شبها به مساجد ميروند 


دعا ميخوانند و در شهادت اميرالمونين 


به سوگواري ميپردازند.گرفتن احيا و 


دادن اطعام به نيت مردگان در اين شبها


بسيار مرسوم است.

بعد از افطار

بعد از افطار بچه هاي كوچك و عده اي از زنان و مردان ميخوابند.


گروهي به حمام ميروند ولي در حدود 50 درصد مردم شهر ,مردان


نوجوانان و پيران به خيابانها مي ايند و يا در چايخانه ها 


و يا جلوي مغازه دوستان مينشينند يا گروهي قدم ميزنند.


شايد گيلان تنها منطقه ايران باشد كه جنب و جوش 


و گردش مردم در شبهاي ماه رمضان بيشتر از روزهاي ان است.


البالو اخته- الو و انجير خيس كرده به مقدار زياد عرضه 


و خورده ميشود. تقريبا كمتر كسي است كه بعد از افطار 


به خيابان و بازار بيايد و انجير والبالوي خيس كرده نخورد.


(( مخصوصا در حمامهاي عمومي زمان قديم))

غذاهاي سحري

سرخاگوده پلا  ((پلوي اضافي افطاري را در ماهي تابه ميريزند


و گرم ميكنندو روغن و تخم مرغ به ان اضافه ميكننند.))


ماست- مرغانه ديشكن (( نيمروي تخم مرغ ))  و انواع خورشت ميخورند


چاي به مقدار زياد براي رفع تشنگي ميخورند با انكه ماهي


بسيار فراوان و ارزان بود در ماه مبارك رمضان كمتر ماهي 


ميخورند ولي تنها از بوي بد ماهي در ماه رمضان ناراحت


بودند. 

غذاهاي افطاري 2

نخست : با نمك يا چاي يا اب داغ روزه خود را ميشكنند 


بعد: نان و پنير وسبزي خوردن _شامي ,لوبيا  پخته كباب ((بيشتر از همه چيز)) اش كشك((زياد)) فرني و حلوا


نهايت: زلوبيا-باميه-رشته خشكار-البالو  و اخته خيس كرده ميخورند.

غذاهاي افطاري

اش كشك -نان وپنير و سبزي لوبيا پخته ((بپوته لوبيا)) شامي -فرني


كباب بيشتر از ساير خوردنيها در سفره افطار به چشم ميخورد.


روزه داران معمولا چند برابر شام عادي از انواع غذاهاي لذيذ و متنوع


 ميخورند.

سحري

چند ساعت مانده به سحري از بالاي مناره هاي مسجد و از خانه هاي


برخي مومنين اواز مناجات برميخيزد و هركس به فراخور ذوق و حال


و شعور خود اشعار و اياتي ميخواند تا مردم برخواسته و سحري بخورند.


برخي فرياد ميزدند : (( اب اس و تريا, سحر نزديكه = اب است و ترياك))


يعني اي مومنين اگر سحري ميخوريد و تشنه هستيد اب بنوشيد


و اگر ترياكي هستيد ترياكتان را بخوريد يا بكشيد كه ديگر فرصتي نمانده.


و برخي بصورت طنز در ادامه ان دو مصرع ميخواندند:


(( پلا دكون تي خيكه = پلو در معده ات بريز ))


بعد از مناجات دعاي سحر ميخواندند و اذان ميگفتند.اغلب براي نماز صبح


به مساجد ميرفته و بعد نماز به خانه برميگشتند و تاحدود 10 صبح 


ميخوابيدند.بعد مردها به دنبال كار روزانه رفته و زنها به قران خواني


مشغول ميشدند.


بعد از انجام فرايض نماز ظهر و عصر ميخوابند و يكي دو ساعت 


قبل افطار بيدار ميشوند و به مسجد رفته نماز مغرب و عشا را ميخوانند


سپس به خانه امده و افطار ميكنند.